چ دلایلی باعث میشه این روزها انقدر عصبی باشم:

1- نزدیک شدن به فصل امتحانات

2-نرسیدن به ددلاین تصویب پروپوزال که منجر به خطر افتادن کل زمانبندی اپلای میشه

3-بلاتکلیفی پروسه ی ازدواج

5-جواب پس دادن ب خانواده م بابت همه ی تصمیمات و کارهایی که انجام میدم

6-زندگی لعنتی خوابگاهی

7-اتاق طبقه چهار و درد زانویی که دوماهه داره اذیت میکنه 

8- شروع گرمای لعنتی تهران، کولر مزخرف خوابگاه، کلافگی روزافزون من و سپری کردن تابستان در خوابگاه ( البته خونه هم همچین بهشتی نیست! حداقل اونجا از امکانات اولیه ی زندگی برخورداری)

9- آیا اتاقی در طبقه ی دوم پیدا میکنم؟ 


از وقتی دانشجوی تهران شدم همیشه  تابستان برام دردسر هست. باز خدا پدر دانشگاه تهران رو بیامرزه که میذاره سقفی بالای سرمون باشه. ولی بدون کولر. ینی کولرش فقط فوت میکنه! دوست داشتم برم خونه ولی باید کلاس تافل برم. 

حالا باز باید دست به دامن brain storming بشم برای حل تضاد های ذهنیم...و آروم کردن خودم

عدم اطمینان باز رفته بالا. اینکه باید خوابگاه ثبت نام کنم ولی کدوم اتاق. خیلی سخته برای هر دوش گرفتن از طبقه چهار بری طبقه زیرزمین. و باید ی پروسه اداری مزخرف برای خوابگاه گرفتن طی کنم. 

تابستان کجا درس بخوانیم!؟ اینجا -خوابگاه- گرمه! خیلی گرم. بریم کتابخونه مرکزی دانشگاه؟ نهار چی پس؟ نمیدونم


موازی کاری خیلی سخته برام. اینکه رو چند تا موضوع کار کنم خیلی اذیتم میکنه. کاملا تمرکزم رو از دست میدم.